ارنیتوغالنلغتنامه دهخداارنیتوغالن . [ اُ ل ُ ] (معرب ، اِ) بصل الفار. بصل الزیز. صاصلا. صوصلا. صاصلی .
پیازلیزلغتنامه دهخداپیازلیز. (اِ مرکب ) نوعی از پیاز دشتی باشد و آن را به عربی بصل الزیز خوانند. منفعت آن بسیار است . (برهان ). بصل زیز.
بلیسالغتنامه دهخدابلیسا. [ ] (اِ) به لغت دیلمی بلبوس است . (فهرست مخزن الادویه ). بصل الزیر. بصل الذیب . رجوع به بلبوس شود.