ترجمه مقاله

بغی

baqy

۱. ایجاد فساد کردن؛ بدکاری.
۲. ستم کردن؛ تعدی.
۳. سرکشی؛ نافرمانی؛ گردنکشی.

۱. ضلال، ضلالت، گمراهی
۲. بدکاری، تبهکاری، فساد
۳. تجاوز، تعدی، سرکشی، نافرمانی
۴. تجاوز کردن، تعدی کردن
۵. ستم کردن، ظلم کردن
۶. ظلم، ستم

ترجمه مقاله