بلارکفرهنگ فارسی عمید۱. فولاد جوهردار.۲. شمشیر جوهردار: ◻︎ بلارک به گاورسهٴ نقرهگون / ز نقره برآورده گاورس خون (نظامی۵: ۹۶۹).۳. جوهر تیغ.
بلارکلغتنامه دهخدابلارک . [ ب َ رَ ] (اِ) نوعی از فولاد جوهردار. (برهان ) (هفت قلزم ) (فرهنگ خطی ). نوعی از پولاد جوهردار که از آن شمشیر کنند. (آنندراج ): گاه باشد که فولاد ریزه کنند و در نرم آهن گدازند و از امتزاج ایشان جوهری حاصل شود که آنرا بلارک گویند. و از بلارک تیغها و کتارها که هندوان ن
بلارکفرهنگ فارسی معین(بَ رَ)( اِ.) = بلالک :1 - فولاد جوهردار. 2 - شمشیر جوهردار. پرالک و بلالک هم گفته شده .
بلورکcrystalliteواژههای مصوب فرهنگستانجسم بسیار ریزی با ترکیب کانیشناختی نامشخص که شکل بلوری آن کامل نشده باشد و نور را قطبیده نکند؛ این اجسام نشاندهندۀ مرحلۀ آغازین بلوری شدن ماگما یا شیشه هستند