لغتنامه دهخدا
بلبان . [ ب َ ل َ ] (اِ) نام سازی که به اشتراک لب و دست می نوازند و بهمین سبب آن را به هندی منه چنگ گویند. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). قسمی ساز که با لبها آن را نوازند. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به بالابان شود : آزاده شودجان من بیدل ازین غم