بلبرینگفرهنگ فارسی عمیدکاسه یا حلقهای که گرداگرد آن ساچمههای فلزی دارد و در ماشینها برای جلوگیری از ساییدگی میلههای گردنده و سرعت و سهولت چرخیدن میله به کار میرود.
بلبرینگلغتنامه دهخدابلبرینگ . [ ب ُ بْری / ب ِ ] (انگلیسی ، اِ)کاسه ٔ ساچمه ای که برای کم کردن نیروی اصطکاک و تبدیل لغزیدن به چرخیدن در قسمتهای مختلف گردنده ٔ ماشینها وابزارها از آن استفاده کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
بلبرینگفرهنگ فارسی معین(بُ بِ) [ انگ . ] (اِمر.)کاسة ساچمه ای که برای کم کردن نیروی اصطکاک و تبدیل لغزیدن به چرخیدن در قسمت های مختلف گردندة ماشین ها و ابزارها از آن استفاده کنند.
بلبرینگ کلاچclutch release bearing, release bearing, throw out bearing, clutch thrust bearing, thrust bearing, withdrawal bearingواژههای مصوب فرهنگستانبلبرینگی که با جابهجایی آن توسط دوشاخۀ کلاچ، دیسک کلاچ و صفحهکلاچ از هم جدا میشوند
بلبرینگ کلاچclutch release bearing, release bearing, throw out bearing, clutch thrust bearing, thrust bearing, withdrawal bearingواژههای مصوب فرهنگستانبلبرینگی که با جابهجایی آن توسط دوشاخۀ کلاچ، دیسک کلاچ و صفحهکلاچ از هم جدا میشوند
بلبرینگ کلاچclutch release bearing, release bearing, throw out bearing, clutch thrust bearing, thrust bearing, withdrawal bearingواژههای مصوب فرهنگستانبلبرینگی که با جابهجایی آن توسط دوشاخۀ کلاچ، دیسک کلاچ و صفحهکلاچ از هم جدا میشوند