ترجمه مقاله

بنام

benām

۱. نامی؛ مشهور؛ معروف.
۲. هم‌نام.

بلندآوازه، سرشناس، شهیر، مشهور، معروف، نامآور، نامدار، نامور، نامی ≠ گمنام

ترجمه مقاله