ترجمه مقاله

بنده

bande

۱. غلام زرخرید؛ غلام؛ چاکر؛ برده.
۲. انسان نسبت به خداوند.
۳. لقبی که گوینده برای تواضع به خود می‌دهد؛ من: بنده چندین بار خدمت رسیدم.

۱. عبد، عبید، مربوب، مملوک ≠ آزاد، آزاده، حر
۲. آفریده، مخلوق
۳. چاکر، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، گماشته، مستخدم، نوکر
۴. اسیر، برده، زرخرید ≠ آزاد، آزاده، حر
۵. مقهور
۶. مطیع، حلقهدرگوش، فرمانبردار
۷. اینجانب، من بندهنواز

ترجمه مقاله