لغتنامه دهخدا
بوج . [ ب َ / بُو ] (اِ) بوچ . تکبر. غرور. || خودنمایی . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). || کر و فر. (فرهنگ فارسی معین ). برای همه ٔ معانی رجوع به بوچ شود. || درلهجه ای از لهجه های ماوراءالنهر، ظاهراً بمعنی بوس وبوسه و قبله است . (یادداشت