ترجمه مقاله

بچگانه

baččegāne

۱. مربوط به بچه‌ها؛ مانند بچه‌ها: سادگی بچگانه.
۲. [عامیانه، مجاز] احمقانه: فکرهای بچگانه.
۳. (قید) [عامیانه، مجاز] مانند بچه‌ها؛ نسنجیده: بچگانه رفتار کردن.

۱. مربوط بهکودکان
۲. مناسب کودکان، درخور اطفال، نسنجیده، نپخته، ناپخته، نامعقول، غیرعقلایی

ترجمه مقاله