ترجمه مقاله

بیواره

bivāre

۱. غریب: ◻︎ بدو گفت کز خانه آواره‌ام / ز ایران یکی مرد بیواره‌ام (اسدی: ۲۱۰).
۲. بی‌کس؛ تنها.
۳. بیچاره؛ درمانده.
۴. بیگانه؛ ناشناس.

ترجمه مقاله