لغتنامه دهخدا
تول . (اِ) تُل . به معنی جنگ و پرخاش . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). شورش و وحشت وغوغا. (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (آنندراج ). کارزارو جنگ و پرخاش و ستیزه . (ناظم الاطباء) : سنان صاعقه برزد سر از دریچه ٔ شب چو از درون سپه ،