تباین سرعتvelocity contrastواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در سرعت که به بازتاب یا تغییر جهت انتشار موج منجر میشود
تبائینلغتنامه دهخداتبائین . [ ت َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان غار از بخش شهرری شهرستان تهران که در پانزده هزارگزی جنوب باختری ری و دوهزارگزی کهریزک وراه قم قرار دارد. آب آن از قنات و محصول آن صیفی وچغندرقند و شغل اهالی آنجا زراعت و گاوداری است . راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <s
تبائینلغتنامه دهخداتبائین . [ ت ِ ] (فرانسوی ، اِ) ته بائین ، مأخوذ از فرانسه و در کتابهای علمی مصطلح است . از آلکالوئیدهایی است که از تریاک گیرند، دارویی است که اثر تشنج آور آن زیاد است و مورد استعمال درمانی آن محدود و سمی ترین آلکالوئیدهای تریاک است . دکتر عطایی آرد: ته بائین بمقدار کم (<spa
تباینلغتنامه دهخداتباین . [ ت َ ی ُ ](ع مص ) جدا شدن از یکدیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بریدن از یکدیگر. (فرهنگ نظام ). فرق . (فرهنگ نظام ). تفاوت و فرق بودن و جدایی میان دو چیز. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اختلاف و تفاوت و مخالفت و تناقض و عدم موافقت . (ناظم الاطباء). |
تبگانلغتنامه دهخداتبگان . [ ت َ ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاشار در بخش بمپور، شهرستان ایرانشهر که در 62 هزارگزی جنوب بمپور و 8 هزارگزی خاور شوسه ٔ بمپور به چابهار قرار دارد. کوهستانی و گرمسیر و مالاریایی است و <span class
ناپیوستگی کنرادConrad discontinuityواژههای مصوب فرهنگستانمرز میان پوستۀ گرانیتی و پوستۀ بازالتی بر پایۀ تباین سرعتِ امواج لرزهای
تباینلغتنامه دهخداتباین . [ ت َ ی ُ ](ع مص ) جدا شدن از یکدیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بریدن از یکدیگر. (فرهنگ نظام ). فرق . (فرهنگ نظام ). تفاوت و فرق بودن و جدایی میان دو چیز. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اختلاف و تفاوت و مخالفت و تناقض و عدم موافقت . (ناظم الاطباء). |
متباینلغتنامه دهخدامتباین . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) متبائن . جدا شونده از یکدیگر. (آنندراج ). از هم جدا شونده . (غیاث ). مأخوذ از تازی متمایز و جدای از یکدیگر و دور از هم . (ناظم الاطباء). || مخالف . (فرهنگ فارسی معین ) : دیگر طرایق مختلف و متباین که اکابر فضلا و بلغا را
اسم متباینلغتنامه دهخدااسم متباین . [ اِ م ِ م ُ ت َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء متباینه شود.
اعداد متباینلغتنامه دهخدااعداد متباین . [ اَ دِ م ُ ت َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عددهای متباین . آنند که هیچ عدد ایشان را نشمرد چون نه و ده که هر دو را جز یکی نشمرد و بهیچ جزو هنبازی نیوفتد چون نیمه یا سه یک . پس نُه متباین است ده را؛ ای جدا از وی . (از التفهیم ص 37</s
تباینلغتنامه دهخداتباین . [ ت َ ی ُ ](ع مص ) جدا شدن از یکدیگر. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). بریدن از یکدیگر. (فرهنگ نظام ). فرق . (فرهنگ نظام ). تفاوت و فرق بودن و جدایی میان دو چیز. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). اختلاف و تفاوت و مخالفت و تناقض و عدم موافقت . (ناظم الاطباء). |