تبخیرلغتنامه دهخداتبخیر. [ ت َ ] (ع مص ) بخور کردن به چیزی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بخور کردن و بخور دادن . (ناظم الاطباء). خویشتن بوی کردن ببخور. (دهار): و بخّره و بخر علیه ؛ دخنه بالبخور. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || بخار انگیختن از چیزی . (فرهنگ نظام ). || بخار شدن . (ناظم الاطباء
تبخیرvaporizationواژههای مصوب فرهنگستانتبدیل شدن مایع به گاز یا بخار، براثر افزایش دما یا کاهش فشار محیط یا ترکیبی از این دو فرایند
تبخرلغتنامه دهخداتبخر. [ ت َ ب َخ ْ خ ُ ] (ع مص ) بخور کردن به چیزی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). بخور کردن . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). خوش بوی کردن به بخور. (زوزنی ). خویشتن را بوی کردن به بخور. (تاج المصادر بیهقی ).
حرارت تبخیرلغتنامه دهخداحرارت تبخیر. [ ح َرَ ت ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقدار حرارت لازم برای بخار شدن یک جسم . (روش تهیه ٔ مواد آلی ص 11).
تبخیر کردنلغتنامه دهخداتبخیر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخار کردن . (ناظم الاطباء). بصورت بخار درآوردن .
تبخیرسنجatmometer, atmidometer, evaporimeter, evaporation gaugeواژههای مصوب فرهنگستانابزاری برای سنجش آهنگ تبخیر آب
evaporateدیکشنری انگلیسی به فارسیتبخیر می شود، تبخیر شدن، بخار شدن، تبخیر کردن، متصاعد شدن، تبدیل به بخار کردن، خشک کردن، برباد رفتن
evaporatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتبخیر، تبخیر شدن، بخار شدن، تبخیر کردن، متصاعد شدن، تبدیل به بخار کردن، خشک کردن، برباد رفتن
evaporatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتبخیر شده، تبخیر شدن، بخار شدن، تبخیر کردن، متصاعد شدن، تبدیل به بخار کردن، خشک کردن، برباد رفتن
تبخیر کردنلغتنامه دهخداتبخیر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بخار کردن . (ناظم الاطباء). بصورت بخار درآوردن .
تبخیر آنی در خلأvacuum flashing, flash vaporizationواژههای مصوب فرهنگستانتبخیر شدید یا ناگهانی یک مایع گرمشده هنگامی که در فشار پایینتر یا خلأ رها شود
تبخیر بالقوهpotential evaporation,evaporative power, evaporation power,evaporative capacity, evaporation capacity, evaporativityواژههای مصوب فرهنگستانمعیار مناسب بودن وضع هوا یا اقلیم برای فرایند تبخیر متـ . آهنگ تبخیر بالقوه potential evaporation rate
حرارت تبخیرلغتنامه دهخداحرارت تبخیر. [ ح َرَ ت ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقدار حرارت لازم برای بخار شدن یک جسم . (روش تهیه ٔ مواد آلی ص 11).
آنتالپی تبخیرenthalpy of vaporizationواژههای مصوب فرهنگستانمقدار انرژی لازم برای تبخیر یک مول یا واحد جرم از یک مایع در فشار و دمای ثابت
گرمای نهان تبخیرlatent heat of vaporizationواژههای مصوب فرهنگستانمقدار انرژی لازم برای تبدیل هر مول یا هر واحد جِرم جسم مایع به بخار در دما و فشار ثابت