سرمایشفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی مایش، سردسازی، خنکسازی، تبرید، انجماد، یخبندان، مادۀ تبرید اطفا، آتشنشانی، خاموشکننده▼ تهویه، باد، یخچال، ارکاندیشن، سردكننده سرما
خنک کردنلغتنامه دهخداخنک کردن . [ خ ُ ن ُ ک َ دَ ](مص مرکب ) سرد کردن . تبرید. (یادداشت بخط مؤلف ).