ترجمه مقاله

تجهیز

tajhiz

۱. مجهز کردن.
۲. آماده کردن اسباب کاری مانندِ سازوبرگ لشکر.

۱. آراستن، آماده کردن، بسیجیدن،
۲. آمادهسازی، بسیج، تدارک، تهیهبینی، مجهزسازی

ساز و برگ

ترجمه مقاله