ترجمه مقاله

تحدید

tahdid

۱. حد و کرانۀ چیزی را پیدا ‌کردن؛ حد‌و‌اندازه قرار دادن؛ حد‌واندازه معیّن کردن برای چیزی.
۲. حدود زمینی را معیّن کردن.

۱. افراز، کرانبندی، محدود، محصور، مفروز
۲. تعیینحدود کردن،
۳. تیز کردن

ترجمه مقاله