ترجمه مقاله

تحرک

taharrok

حرکت کردن؛ جنبیدن؛ جنبش داشتن.

۱. تکان، جنبوجوش، جنبش، حرکت
۲. پویایی
۳. جنبیدن، به حرکتآمدن
۴. دنیامیسم
۵. بهحرکت درآوردن ≠ آرامش، تحجر، سکون

جنبش

ترجمه مقاله