تخصیصلغتنامه دهخداتخصیص . [ ت َ ] (ع مص ) خاص کردن . (زوزنی ). خاص کردن . ضد تعمیم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خاص گردانیدن . (آنندراج ). تخصیص چیزی ؛ ضد تعمیم آن . (اقرب الموارد) (المنجد). تخصیص به چیزی ؛ تفضیل دادن آن . (از المنجد). یکی از رسومات دینیه است که شخص یا مکانی یا شیئی را برا
تخصیص آشیان،تخصیص کُنامniche specializationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک گونه، درنتیجة انتخاب طبیعی، با ویژگیهای خاصِ زیستگاهی سازگاری بیشتری پیدا میکند
تخصصلغتنامه دهخداتخصص . [ ت َ خ َص ْص ُ ] (ع مص ) خاص گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (المنجد). || یگانه شدن به چیزی . (اقرب الموارد) (المنجد). || (اصطلاح علم اصول ) قسیم تخصیص . خروج شی ٔ از حکم بطبیعت و ذات نه بواسطه ٔ مخصص لفظی . مثلاً اگر گویند «دانشمندان پرهیزکار را اکر
تخصیص آشیان،تخصیص کُنامniche specializationواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک گونه، درنتیجة انتخاب طبیعی، با ویژگیهای خاصِ زیستگاهی سازگاری بیشتری پیدا میکند
تخصیصاتلغتنامه دهخداتخصیصات . [ ت َ] (ع اِ) ج ِ تخصیص : و اسم توزیعات و علاوات و سمت توجیهات و محالات و رسم تخصیصات و حوالات حذف و محو کنند. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 140). رجوع به تخصیص شود.
تخصیصاتلغتنامه دهخداتخصیصات . [ ت َ] (ع اِ) ج ِ تخصیص : و اسم توزیعات و علاوات و سمت توجیهات و محالات و رسم تخصیصات و حوالات حذف و محو کنند. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 140). رجوع به تخصیص شود.
تخصیص دادنلغتنامه دهخداتخصیص دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) خاص کردن . (ناظم الاطباء). مخصوص گردانیدن چیزی را برای امری : فلان سرمایه اش را برای توسعه ٔ فرهنگ تخصیص داد.
تخصیص معناییrestriction of meaning, specialization, narrowingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند محدود شدن معنی واژه به یک یا چند مصداق آن
حرف تخصیصلغتنامه دهخداحرف تخصیص . [ ح َ ف ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس گوید: راء و الفی است که دراواخر اسامی معنی تخصیص دهد چنانکه او را و شما را و اسب را و جامه را. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). رجوع به «را» در همین لغت نامه شود. و در ص <span c
بالتخصیصلغتنامه دهخدابالتخصیص . [ ب ِت ْ ت َ ] (ع ق مرکب ) (از: ب + ال + تخصیص ) خصوصاً. مخصوصاً. بویژه . (ناظم الاطباء). اختصاصاً. و رجوع به تخصیص شود.
واتخصیصdeallocationواژههای مصوب فرهنگستان1. برداشتن و خارج کردن پهنای باند تخصیصدادهشده به سازمان یا دستگاهی خاص از آن سازمان 2. برداشتن بخشی از اطلاعات از حافظۀ رایانه برای استفاده در برنامهای دیگر