تراضیلغتنامه دهخداتراضی . [ ت َ ] (ع مص ) از یکدیگر خشنود شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از همدیگر رضامند و خوشنود شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). ازیکدیگر راضی شدن . (اقرب الموارد) (المنجد). || (اِمص ) یقال : وقع به التراضی . (منتهی الارب ).
تراژدیلغتنامه دهخداتراژدی . [ تْرا / ت ِ ژِ ] (فرانسوی ، اِ) واقعه ٔ هلاکت و حادثه ای که آخرش مصیبت سخت است . (فرهنگ نظام ). مأخوذ از «تراگوئیدیا »ی یونانی است ، و آن اشعار حزن انگیزی است که بطور کلی اساس داستان آن بر افسانه ها، یا حوادث تاریخی قرار دارد. قهرم
تراژدیفرهنگ فارسی عمید۱. (ادبی) داستانی که در آن زنجیرۀ حوادث جبری، شخصیت اصلی یا همۀ شخصیتها رابه سوی سرنوشتی ناگوار و فاجعهآمیز سوق میدهد.۲. فاجعه؛ مصیبت؛ بدبختی.
متراضیلغتنامه دهخدامتراضی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) یکدیگر خوشنود شونده . (آنندراج ). خشنود وراضی از هم . (ناظم الاطباء). و رجوع به تراضی شود.
رأی اعتراضیprotest voteواژههای مصوب فرهنگستانرأیی که به نشانۀ اعتراض به دیگر نامزدها به فردی داده میشود که بختی برای پیروزی ندارد