ترجمه مقاله

ترکیدن

tarakidan, terekidan

۱. ترک خوردن؛ شکافته شدن؛ درز پیدا کردن.
۲. منفجر شدن.

۱. انفجار
۲. ترکخوردن، درز بر داشتن، شکافته شدن، کفتن، منفجر شدن

ترجمه مقاله