ترجمه مقاله

تسلیم

taslim

۱. گردن نهادن؛ رام شدن.
۲. واگذار کردن؛ سپردن.
۳. (اسم) [قدیمی] درود؛ سلام.

۱. استرداد، تحویل، تفویض، تقدیم، واگذار، واگذاری
۲. تمکین ≠ نشوز
۳. رام، مطیع، منقاد ≠ عاصی، سرکش، نافرمان

واگذاری، گردن نهادن

ترجمه مقاله