تصاخبلغتنامه دهخداتصاخب .[ ت َ خ ُ ] (ع مص ) همدیگر فریاد کردن و همدیگر را زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مصاخبةلغتنامه دهخدامصاخبة. [ م ُ خ َ ب َ ] (ع مص ) سرزنش کردن به تندی . (ناظم الاطباء). با کسی بانگ کردن . (تاج المصادر بیهقی ). به خشم و به آواز بلند با کسی بانگ زدن . (یادداشت مؤلف ). تصاخب . با همدیگر فریاد کردن .