لغتنامه دهخدا
رسته . [ رَ ت َ / ت ِ ] (اِ) صف . (منتهی الارب )(السامی فی الاسامی ) (دهار) (ترجمان القرآن ). رزدق ، معرب رسته . (منتهی الارب ). مطلق صف و قطار اعم از انسان یا حیوان دیگر. (ناظم الاطباء) (از برهان ). رست . رده . رج . رگ . (یادداشت مؤلف ). مط