ترجمه مقاله

تعقید

ta'qid

۱ سخن را پیچیده و در‌هم کردن.
۲. (ادبی) پیچیدگی شعر یا نثر به‌سبب کلمات و کنایات دور از ذهن.
۳. [قدیمی] گره زدن.
⟨ تعقید لفظی: (ادبی) پیچیدگی شعر یا نثر به‌سبب الفاظ دشوار و درهم بودن کلمات و ضمایر، مانندِ این شعر: آهوی آتشین‌دم چون از بره برآید / کافور خشک گردد با مشک تر برابر (فصیحی: لغت‌نامه: بره). یعنی چون آفتاب به برج حمل درآید درازی روز و شب برابر می‌شود.
⟨ تعقید معنوی: (ادبی) پیچیدگی شعر یا نثر به‌سبب معانی یا کنایات دور از ذهن، مانندِ این شعر: چون از مه نو زنی عطارد / مریخ هدف شود مر آن را (خاقانی: ۳۴). منظور شاعر از مه نو کمان و از عطارد تیر است. یعنی چون تیری از کمان رها کنی به مریخ خواهد رسید.

۱. اشکال، پیچش، پیچیدگی، غموض
۲. گره انداختن، گره زدن، پیچیدن، پیچاندن

ترجمه مقاله