ترجمه مقاله

تعلل

ta'allol

۱. علت تراشیدن؛ بهانه آوردن.
۲. [مجاز] درنگ‌ کردن.
۳. خود را به چیزی سرگرم ساختن.

۱. اهمال، بهانهجویی، بهانهتراشی، تاخیر، تکاهل، درنگ، سستی، طفره، کوتاهی، مسامحه
۲. بهانه آوردن، بهانه کردن، بهانه تراشی کردن، بهانه جستن
۳. درنگ کردن، طفره رفتن

ترجمه مقاله