conscious, voluntary, willful, witting
مدروس
وابسته به غسل تعميد
baptismal
عراب
عرابة
godson
unknowing, unpremeditated
از روی لجاجت ، مخالفت تعمدی
۱انکار کردن – منکر شدن تعمدی ۲خواستن
حرکت دادن تعمدی و آگاهانه کفل به هنگام راه رفتن
۱انکار کردن ۲منکر شدن به صورت تعمدی ۳جر و بحث کردن
مورد مطالعه قرار گرفت، دانسته، از روی مطالعه، تعمدی، از پیش اماده شده