تغسیللغتنامه دهخداتغسیل . [ ت َ ] (ع مص ) مبالغه نمودن در شستن اندام . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پاک گردانیدن گناه و جز آن : غسل اﷲ حوبک ؛ ای طهرک . (از اقرب الموارد). || بسیار گاییدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تغسللغتنامه دهخداتغسل . [ ت َ غ َس ْ س ُ ] (ع مص ) غسل آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تطهیرفرهنگ مترادف و متضاد۱. پاکسازی، پاکی، پاکیزگی، تغسیل، شستشو، طهارت، غسل، وضو ۲. پاک گردانیدن، طاهر کردن ≠ نجس کردن