ترجمه مقاله

تمجمج

tamajmoj

۱. کلمات را جویده و نامفهوم ادا کردن؛ سخن ناپیدا گفتن.
۲. [قدیمی] جنبیدن.
۳. [قدیمی] لرزیدن.

۱. جویدهجویدهحرف زدن، منومن کردن
۲. تانی، درنگ، مکث
۳. سخن نامفهوم گفتن

ترجمه مقاله