ترجمه مقاله

تمکن

tamakkon

۱. توانایی پیدا کردن.
۲. [قدیمی] جای گرفتن؛ جاگیر شدن.
۳. [قدیمی] جاه و مقام یافتن؛ دارای مقام و منزلت شدن.
۴. [قدیمی] پابرجا شدن.

۱. تعین، تمول، تنعم، توانگری، ثروت، دارایی، دولت، مال، مکنت، منال ≠ افلاس، تهیدستی، فقر
۲. جاه، مقام، منزلت
۳. توانایی، قدرت ≠ ناتوانی
۴. جاگرفتن، جاگیر شدن
۵. منزلت یافتن، جاهومقامیافتن
۶. توانا شدن ≠ ناتوان شدن

ترجمه مقاله