ترجمه مقاله

تنوره

tanure

۱. لولۀ حلبی که روی سماور می‌گذارند تا دود از آن خارج شود؛ دودکش.
۲. لولۀ دودکش کشتی یا کارخانه.
۳. سوراخ بالای آسیاب که آب از آنجا روی پره‌های آسیاب می‌ریزد.
۴. [قدیمی] نوعی جامۀ جنگ شبیه جوشن: ◻︎ تنوره ز تفسیدن آفتاب / به‌ سوزندگی چون تنوری به تاب (نظامی۵: ۸۰۱).
⟨ تنوره زدن (کشیدن): (مصدر لازم)
۱. دور خود چرخ زدن و در حال چرخیدن به هوا رفتن.
۲. [قدیمی، مجاز] حلقه زدن و گرداگرد کسی یا چیزی را گرفتن: ◻︎ هزار از دلیران جوینده کین / به گردش تنوره زدند از کمین (اسدی: ۳۹۱).

۱. دودکش
۲. لولهسماور، آتشدان
۳. جنگ جامه، جوشن
۴. معبرریزش آب بر پرههای آسیا، آبراه
۵. جوش، جامه جنگ

ترجمه مقاله