تهنشین، درد، رسوب، لرد
تهنشست، رسوب، درد
بقایا، تفاله، تهنشست، ثفل، راسب، رسوب
بقایا، تفاله، تهنشست، تهنشین، جرم، درد، لای، لرد
۱. تهمانده، تهنشست، درد، رسوب ۲. مسطح، هموار ≠ صاف