توأمانلغتنامه دهخداتوأمان . [ ت َ ءَ ] (ع اِ) مثنای توأم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تثنیه ٔ توأم ، یعنی دو تا همزاد و حملی که به فارسی جنابه گویند. (ناظم الاطباء). آن هر دو بچه که از یک حمل زن زائیده شود و این تثنیه ٔ توأم است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). همزادان . (یادداشت بخط
خط توأمانلغتنامه دهخداخط توأمان . [ خ َطْ طِ ت َاَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط توأمان به اصطلاح خوش نویسان آنست که بر دو ورق صفحه ٔ کاغذ نقوش مختلف کشند که هرگاه هر دو صفحه را روی هم گذارند، صورت حرف برنگ سفید از آن نمایان شود. (آنندراج ) : دهم یاد هم آغوشی بآن طفل <
بهرهگیری توأمانconjunctive useواژههای مصوب فرهنگستاناستفادۀ برنامهریزیشده و متوازن از منابع آب سطحی و زیرزمینی برای اطمینان از تأمین پیوستۀ آب
توأمانلغتنامه دهخداتوأمان . [ ت َ ءَ ] (ع اِ) مثنای توأم . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تثنیه ٔ توأم ، یعنی دو تا همزاد و حملی که به فارسی جنابه گویند. (ناظم الاطباء). آن هر دو بچه که از یک حمل زن زائیده شود و این تثنیه ٔ توأم است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). همزادان . (یادداشت بخط
خط توأمانلغتنامه دهخداخط توأمان . [ خ َطْ طِ ت َاَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط توأمان به اصطلاح خوش نویسان آنست که بر دو ورق صفحه ٔ کاغذ نقوش مختلف کشند که هرگاه هر دو صفحه را روی هم گذارند، صورت حرف برنگ سفید از آن نمایان شود. (آنندراج ) : دهم یاد هم آغوشی بآن طفل <