توبرهلغتنامه دهخداتوبره . [ رَ / رِ ] (اِ) بمعنی کیسه که در آن دانه انداخته بخورد اسپان دهند و به عربی آن را مِخْلاة گویند و به فارسی تبره به حذف واو نیز آمده . (از آنندراج ). معروف است . (شرفنامه ٔ منیری ). کیسه و خریطه ٔ شکارچی و کیسه ٔ بندداری که بر سر اسب
توبرهفرهنگ فارسی عمید۱. کیسۀ بزرگ.۲. کیسهای که شکارچی یا مسافر ابزار کار یا توشۀ خود را در آن میگذارد.۳. کیسۀ بنددار که در آن کاه و جو میریزند و به سر اسب یا الاغ میبندند.
توبرهفرهنگ فارسی معین(رِ) (اِ.) 1 - کیسه ای که مسافران و شکارچیان ابزار کار و خوراک خود را در آن گذارند. 2 - کیسه ای بنددار که در آن کاه و جو ریزند و به گردن چارپایان بندند تا از آن بخورند.
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 412 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تنگ و توبرهلغتنامه دهخداتنگ و توبره . [ ت َ گ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مجموع لوازم ستوری . لوازم اسب و غیره . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 412 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهدشت است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
توبره ریزلغتنامه دهخداتوبره ریز. [ رَ ری ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار که در بخش کامیاران شهرستان سنندج واقع است و 412 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تنگ و توبرهلغتنامه دهخداتنگ و توبره . [ ت َ گ ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) مجموع لوازم ستوری . لوازم اسب و غیره . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).