توجبهلغتنامه دهخداتوجبه . [ ج َ ب َ / ب ِ / ج ِ ب َ /ب ِ ] (اِ) سیلاب را گویند. (برهان ) (آنندراج ). سیل . (صحاح الفرس ). این کلمه را صاحب منتهی الارب با تاء مثناة فوقانی بیش از صد موضع می آور
قرانیسلغتنامه دهخداقرانیس . [ ق َ ] (ع اِ) اوائل توجبه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اوایل سیل با غثاء. (از اقرب الموارد). اوایل توجبه با آنچه آورد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
مکسللغتنامه دهخدامکسل . [ م ُ س ِ ] (ع ص ) واد مکسل ؛ رودباری که توجبه اش از نزدیک آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رودباری که توجبه در آن از نزدیکیها آید. (ناظم الاطباء). وادیی که سیل در آن از نزدیکیها آید. (از اقرب الموارد).
باعقلغتنامه دهخداباعق . [ ع ِ ] (ع ص ، اِ) سخت آوازکننده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سیل بزرگ . (منتهی الارب ). توجبه ٔ بزرگ . (ناظم الاطباء). توجبه . || باران شدید و سخت .
قحافلغتنامه دهخداقحاف . [ ق ُ ] (ع ص ) برنده ٔ همه چیز. گویند:سیل قحاف ؛ توجبه که همه را برد. (از منتهی الارب ).