لغتنامه دهخدا
زتوخ . [ زُ ] (ع مص ) درآمدن کنه به چیزی که چسبیده به آن . (منتهی الارب ). برچسبیدن کنه به هر کس که بر آن آویخت . (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). چنگ زدن کنه به آنکه در او آویخت .(از قطر المحیط) (از ترجمه ٔ قاموس ). ثابت شدن کنه به آن کس که در او آویزد. (از متن اللغة). مؤلف تا