ترجمه مقاله

توطن

tavatton

۱. وطن اختیار کردن؛ شهری را وطن خود قرار دادن.
۲. [قدیمی] جا گرفتن.
۳. [قدیمی] خود را برای امری یا پیشامدی آماده کردن و دل بر آن نهادن.

۱. اقامتگزینی، وطنگزینی
۲. وطن گزیدن، وطن اختیار کردن، جا گرفتن

ترجمه مقاله