تکافولغتنامه دهخداتکافؤ. [ ت َ ف ُءْ ](ع مص ) با یکدیگر برابر برآمدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). برابر شدن و برابر ایستادن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). با همدیگر برابر شدن . (غیاث اللغات )(آنندراج ) (از اقرب الموارد): والمسلمین تتکافاء دماؤهم ؛ ای تتساوی فی الدیة و القصاص لافضل لشریف
تکفولغتنامه دهخداتکفؤ. [ ت َ ک َف ْ ف ُءْ ] (ع مص ) ناو ناوان رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تکافیلغتنامه دهخداتکافی . [ ت َ ] (ع مص ) با هم برابر شدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به تکافؤ شود.