ترجمه مقاله

تیززبان

tizzabān

زبان‌آور؛ فصیح.

چیره، ذلیق، بلیغ، فصیح، زبانآور ≠ الکن، پریشزبان، زبانپریش، گنگ، اصم

ترجمه مقاله