لغتنامه دهخدا
طویلع. [ طُ وَ ل ِ ] (اِخ ) آبشخوری است به صمان . و در کتاب نصر آمده که طویلع وادیی است در راه بصره به یمامه میان دوّ و صمان . و در جامع الغوری آن موضعی است به نجد. اعرابی در رثاء کسی گفته : و ای ّ فتی ً ودّعت یوم طویلععشیة سلمنا علیه و سلما<br