۱. کامل؛ درستوحسابی: کتک جانانه.
۲. (صفت) [قدیمی] دلبر زیبا و بسیار دوستداشتنی که عاشقش او را مانند جان خود دوست دارد؛ معشوق؛ محبوب: ◻︎ سینهام زآتش دل در غم جانانه بسوخت / آتشی بود دراین خانه که کاشانه بسوخت (حافظ: ۵۲).
۱. جانان، محبوبه، معشوقه، یار
۲. تمامعیار، حسابی، کامل