جانبیلغتنامه دهخداجانبی . [ ن ِ ] (ص نسبی ) منسوب بجانب یعنی طرفی و کناری . (ناظم الاطباء). پهلویی .
تعليق جانبيدیکشنری عربی به فارسیبکنار , جداگانه , بيک طرف , جدا از ديگران , درخلوت , صحبت تنها , گذشته از
بار جانبیlateral loadواژههای مصوب فرهنگستاننیروی واردآمده به خط آهن در جهت عرضی ناشی از حرکت قطارها
تراوش جانبیlateral secretionواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای در تشکیل کانسنگها که براساس آن کانسنگ از آبشویی سنگ دیوارة مجاور به وجود میآید
جانبینلغتنامه دهخداجانبین . [ ن ِ ب َ ] (ع اِ) طرفین . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تثنیه ٔ جانب در حالت نصبی و جری . دو طرف . دو جانب : بخفض جناح ذلت پیش آیی و به استمالت خاطر و استقالت از فساد ذات البینی که در جانبین حاصل است مشغول شوی . (مرزبان نامه ). اسباب قرابت میان
جانبیدنلغتنامه دهخداجانبیدن . [ ن ِ دَ ] (مص جعلی ) نفرت داشتن . مکروه داشتن . ناپسند کردن . (ناظم الاطباء).
جانبی 1axillary 1واژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخشی از گیاه که بر روی گرههای یک محور یا در کنار یک ساختار آن قرار دارد
جانبی 2axillary 2, lateral 1واژههای مصوب فرهنگستانویژگی گلآذینی که در برگزاویۀ (axil) نزدیکترین برگ رویشی (vegetative) قرار دارد
جانبینگارهlaterolog, guard log, focused logواژههای مصوب فرهنگستاننگارۀ مقاومتویژهای که معمولاً خاص گلهای نمکی است و با گمانهای کانونیشده بهوسیلۀ الکترودهای محافظ به دست میآید
side effectدیکشنری انگلیسی به فارسیعوارض جانبی، اثر جانبی، اثر فرعی، نتیجه جانبی، اثر زیان اور، واکنش ثانوی
جانبینلغتنامه دهخداجانبین . [ ن ِ ب َ ] (ع اِ) طرفین . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تثنیه ٔ جانب در حالت نصبی و جری . دو طرف . دو جانب : بخفض جناح ذلت پیش آیی و به استمالت خاطر و استقالت از فساد ذات البینی که در جانبین حاصل است مشغول شوی . (مرزبان نامه ). اسباب قرابت میان
جانبیدنلغتنامه دهخداجانبیدن . [ ن ِ دَ ] (مص جعلی ) نفرت داشتن . مکروه داشتن . ناپسند کردن . (ناظم الاطباء).
جانبی 1axillary 1واژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخشی از گیاه که بر روی گرههای یک محور یا در کنار یک ساختار آن قرار دارد
جانبی 2axillary 2, lateral 1واژههای مصوب فرهنگستانویژگی گلآذینی که در برگزاویۀ (axil) نزدیکترین برگ رویشی (vegetative) قرار دارد
جانبینگارهlaterolog, guard log, focused logواژههای مصوب فرهنگستاننگارۀ مقاومتویژهای که معمولاً خاص گلهای نمکی است و با گمانهای کانونیشده بهوسیلۀ الکترودهای محافظ به دست میآید
خطای معیار مجانبیasymptotic standard errorواژههای مصوب فرهنگستانمقداری که بتوان بهعنوان خطای معیار یک برآوردگر، وقتی که تعداد نمونه به بینهایت بگراید، به کار برد
خم مجانبیasymptotic curveواژههای مصوب فرهنگستانخمی واقع بر یک رویه که صفحۀ بوسان آن در هر نقطه با صفحۀ مماس بر آن رویه در آن نقطه یکی است
دادهبرداری جانبیlateral profilingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دادهبرداری الکتریکی که در آن تغییرات جانبی مقاومتویژه با ثابت نگه داشتن فاصلههای الکترودی و جابهجا کردن کل آرایش روی خط الکترودها اندازهگیری میشود متـ . دادهبرداری الکتریکی electrical profiling دادهبرداری افقی horizontal profiling
بار جانبیlateral loadواژههای مصوب فرهنگستاننیروی واردآمده به خط آهن در جهت عرضی ناشی از حرکت قطارها