ترجمه مقاله

جد

jed[d]

۱. کوشش کردن.
۲. کوشیدن؛ کوشش.
۳. [مجاز] اصرار.
۳. (اسم) [مقابلِ هزل] سخن مبتنی بر راستی و حقیقت که در آن شوخی و هزل وجود نداشته باشد: ◻︎ به مزاحت نگفتم این گفتار / هزل بگذار و جد از او بردار (سعدی: ۱۰۶).

۱. اسلاف، پدربزرگ، سلف، نیا، نیاکان
۲. بزرگی، عظمت
۳. بهره، حظ، نصیب
۴. بخت، نیکبختی
۵. بینیازی، توانگری

نیا

ترجمه مقاله