ترجمه مقاله

جستن

jastan

۱. خیز کردن؛ خیز برداشتن.
۲. [مجاز] رها شدن؛ رهایی یافتن.
۳. جهیدن.
۴. [قدیمی، مجاز] گریختن.
۵. [قدیمی] وزیدن.

پژوهیدن، تجسس کردن، تفتیش کردن، تفحص کردن، جستجو کردن، طلب کردن

ترجمه مقاله