ترجمه مقاله

جلب

jalb

۱. به سوی خود کشیدن؛ جذب کردن.
۲. [مجاز] علاقه‌مند کردن دیگران به خود.
۳. (حقوق) [مجاز] دستگیر کردن از طریق قانون؛ بازداشت: حکم جلب.

۱. حقهباز، دغل، متقلب، محیل، مکار، نادرست
۲. پست، خوار، دون، زبون، سفله، فرومایه
۳. روسپی، زناکار، غر، فاحشه، قحبه، هرجایی

بازداشت، ترفندگر، کشیدن، گرفتن، واکش، فراخوان

ترجمه مقاله