لغتنامه دهخدا
جهارة. [ ج َ رَ ] (ع مص ) دیداری گردیدن مرد. (منتهی الارب ). || فخیم و بزرگ شدن کسی در جلو چشم بیننده . (اقرب الموارد). زیبا شدن . بزرگ داشتن کسی در چشم دیدار. (تاج المصادر بیهقی ). || بلندسخن شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بلندآواز شدن . (زوزنی ). آواز بلند برداشتن . (