۱. گونه؛ نوع.
۲. (صفت) [مقابلِ ناجور] دارای نظموترتیب و بسامان.
۳. (صفت) دارای هماهنگی یا سازگاری.
〈 جور شدن: (مصدر لازم)
۱. فراهم و آماده شدن.
۲. مرتب و هماهنگ شدن.
〈 جور کردن: (مصدر متعدی)
۱. فراهم و آماده کردن.
۲. مرتب و هماهنگ کردن.
۱. قبیل، قسم، گونه، نوع
۲. شق، شیوه، طور، نحو، نمط، نوع، نهج، وجه
۳. سازگار، متناسب، موافق، هماهنگ
۴. شبیه، مانند، متشابه، مثل
۵. جفت، مرتب ≠ ناجور
جفا، ستم