محاقةلغتنامه دهخدامحاقة. [ م ُ حاق ْ ق َ ] (ع مص ) حقاق . خصومت کردن با کسی . || دعوی حق خود کردن . (منتهی الارب ).
متحاقلغتنامه دهخدامتحاق . [ م ُ ت َ حاق ق ] (ع ص ) با هم خصومت کننده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تحاق شود.
الحاقةلغتنامه دهخداالحاقة. [ اَ حاق ْ ق َ ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و نهمین از قرآن . مکی است و پنجاه ودو آیت دارد و پس از قلم و پیش از معارج است . رجوع به حاقَّة شود.
محاقلغتنامه دهخدامحاق . [ م ُ حاق ق ] (ع ص ) شتران که سال گذشته نزاده اند و نه شیر داده اند. (منتهی الارب ). || خصومت کننده با کسی و دعوی حق خود کننده . (آنندراج ).