ترجمه مقاله

حجام

hajjām

کسی که کارش حجامت کردن و خون گرفتن است و با زدن استره و مکیدن با شاخ از بدن دیگری خون می‌گیرد؛ حجامت‌کننده؛ خون‌گیر؛ تانکو؛ تونکو؛ گرای.

۱. حجامتچی، خونگیر، رگزن، فصاد، حجامتگر
۲. سرتراش، سلمانی

ترجمه مقاله