حجراتلغتنامه دهخداحجرات . [ ح ُ ج ُ / ح ُ ج َ ] (ع اِ) ج ِ حجرة. (ترجمان عادل بن علی ). || (اِخ )نام سوره ٔ چهل و نهمین از قران کریم و آن مدنیه است و دارای هجده آیت ، پس از سوره ٔ فتح و پیش از سوره ٔ ق واقع است . و آغاز شود به : یا ایهاالذین آمنوا...
حجیریاتلغتنامه دهخداحجیریات . [ ح َ ج َ ی ْ ] (اِخ ) یاقوت گوید: در آن منزلی است اوس بن مغراء شاعر را. و نیز در معجم البلدان و در مراصد الاطلاع آمده است : اکیمات کن لرجل یقال له حجر من بنی سعد، هاجر الی النبی فاختط له الحجیریات و ما حولها.
إجراءاتُ الطَّواري (إجراءاتٌ طارِئَة)دیکشنری عربی به فارسیتدابير اضطراري , اقدامات اضطراري , تدابير فوق العاده
اصحاب حجرات عزتلغتنامه دهخدااصحاب حجرات عزت . [ اَ ب ِ ح ُ ج َ ت ِ ع ِزْ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصحاب حجرات العزة. در تداول حکمت اشراق ، بمعنی خردمندان است ،چه حجرات عزت در تداول ایشان کنایه از عقول است . رجوع به حکمت اشراق چ کُرْبَن ص 245 و حاشیه ٔ آن شود.
قلغتنامه دهخداق . [ قاف ] (اِخ )نام سوره ٔ پنجاهمین قرآن که در مکه نازل شد و 45 آیه دارد، پس از سوره ٔ حجرات و پیش از سوره ٔ ذاریات .
فتحلغتنامه دهخدافتح . [ ف َ ] (اِخ ) سوره ٔ چهل وهشتم از قرآن . از سوره های مدنی و دارای بیست ونه آیت است ، پیش از سوره ٔ حُجُرات . (یادداشت بخط مؤلف ).
حجرةلغتنامه دهخداحجرة. [ ح َ رَ ] (ع اِ) ناحیه ٔ سرای . ج ، حجر. حجرات . حواجر، یقال للرجل اذا کثرماله انتشرت حجرته ، و فی المثل یربض حجرةً و یرتعی وسطاً.
خندقیهلغتنامه دهخداخندقیه . [ خ َ دَ قی ی َ ] (اِخ ) نام سال پنجم نزول حضرت نبی بمدینه و در این سال سوره ٔ حجرات و حج نازل شد. این سنه سال پنجم هجرت رسول (ص ) است که مطابق با سال هیجدهم بعثت می باشد. (یادداشت بخط مؤلف ).