پیشگیری خاستگاهیprimordial preventionواژههای مصوب فرهنگستانتلاش برای برقراری و حفظ شرایطی که مخاطرات سلامت را به کمینۀ ممکن میرسانند
قهوة تکخاستگاهsingle-origin coffee/single origin coffeeواژههای مصوب فرهنگستاندانة قهوهای که خاستگاه آن یک ناحیه یا منطقة جغرافیایی خاص است
پیخوستهلغتنامه دهخداپیخوسته . [ پ َ / پ ِ خُس ْ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) پیخسته . درهم آکنده یعنی در هم جسته : ز بس کش بخاک اندرون گنج بودازو خاک پیخوسته را رنج بود .عنصری .<
پیشگیری خاستگاهیprimordial preventionواژههای مصوب فرهنگستانتلاش برای برقراری و حفظ شرایطی که مخاطرات سلامت را به کمینۀ ممکن میرسانند
برونخیزecdemicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بیماریای که خاستگاه آن بیرون از ناحیهای است که در آن بروز میکند
پیوندینۀ پایهدارpedicle graft, flap 3واژههای مصوب فرهنگستانپیوندینهای که هنوز ازطریق یک اتصال به خاستگاه متصل است
قهوة تکخاستگاهsingle-origin coffee/single origin coffeeواژههای مصوب فرهنگستاندانة قهوهای که خاستگاه آن یک ناحیه یا منطقة جغرافیایی خاص است